مستانه
عنوان:
مستانه
کد کالا:
مستانه؟!
از صدای محکمش قلبم فرو ریخت و بندبند وجودم لرزید، اما بدون اینکه حرکتی کنم، یک نفس عمیق کشیدم و لبخند زدم و به طرفش چرخیدم. خیلی سریع و ماهرانه میتوانستم در چنین موقعیتهایی بدون تاثیر و دگرگونی خرابکاریهایم، بدون تغییر رنگ و فشار خون و لکنت، کارهایم را ماست مالی کنم. خیره شدم به چشمانش و گفتم:
_بله؟
نزدیک آمد و سینه به سینهام ایستاد. نگاهمان در هم قفل شد. خدای من! نگاهش مثل دو گوی پر نور و زیبا جذاب بود. لبخندم زیادی پررنگ بود که پرسید:
- تو...کار دیگهای جز خندیدن بلدی؟
سعی کردم لبخندم را جمع کنم و همانطور گفتم:
_ خوشبختانه یا متاسفانه، نه بلد نیستم.
نویسنده:شابک:9786006893211
نوبت چاپ:سوم
ناشر:آرینا
قطع کتاب:رقعی
نوع جلد:شمیز
تعداد صفحه:736
تیراژ:700